زومیکا 40 اصطلاح انگلیسی با کلمه پول که هر کارآفرینی باید بداند - زومیکا

Common and practical terms with the word money in English

۴۰ اصطلاح انگلیسی با کلمه پول که هر کارآفرینی باید بداند

در دنیای امروز، تسلط به زبان انگلیسی برای هر کارآفرینی که به دنبال موفقیت در عرصه بین‌المللی است، امری ضروری محسوب می‌شود. این موضوع نه تنها برای برقراری ارتباط مؤثر با شرکای تجاری و مشتریان خارجی، بلکه برای درک مفاهیم و اصطلاحات تخصصی مرتبط با کسب و کار نیز اهمیت دارد.

یکی از حوزه‌های مهمی که هر کارآفرینی باید در آن به زبان انگلیسی تسلط داشته باشد، موضوع پول و امور مالی است. آشنایی با اصطلاحات انگلیسی مربوط به پول، به شما کمک می‌کند تا در مذاکرات تجاری، معاملات بین‌المللی و مدیریت امور مالی شرکت خود با اعتماد به نفس و دقت عمل کنید.

در این مقاله، به اصطلاحات  مهم و کاربردی انگلیسی با کلمه پول را به شما معرفی می‌کنیم که هر کارآفرینی باید بداند.

مانند:

Color of Someone’s Money

تعریف:

Color of Someone’s Money به میزان پولی که کسی در اختیار دارد اشاره می‌کند. این اصطلاح بیشتر در معاملات تجاری و مذاکرات به کار می‌رود و به توانایی و تمایل شخص برای پرداخت مبلغ مورد نظر اشاره دارد.

معادل فارسی:

  • توان مالی
  • قدرت پرداخت
  • تمکن مالی

کاربرد:

  • ارزیابی اعتبار یک شخص یا شرکت
  • تعیین ریسک یک معامله
  • مذاکره در مورد قیمت

نکات:

  • Color of Someone’s Money فقط به مبلغ پول اشاره نمی‌کند، بلکه قابلیت نقدشوندگی آن را نیز شامل می‌شود.
  • این اصطلاح می‌تواند معنای مجازی نیز داشته باشد و به ارزش و اعتبار شخص یا شرکت اشاره کند.

مثال‌های:

  • “من به حرف‌هایش گوش می‌کنم، ولی تا رنگ پولش رو نبینم، باورش نمی‌کنم.”
  • “این شرکت سابقه طولانی در پرداخت به موقع بدهی‌هاش داره، پس می‌تونیم مطمئن باشیم که رنگ پولش خوبه.”

ترجمه مثال‌ها به انگلیسی:

  • Example 1:

    • Persian: “من به حرف‌هایش گوش می‌کنم، ولی تا رنگ پولش رو نبینم، باورش نمی‌کنم.”
    • English: “I’ll listen to what he has to say, but I won’t believe him until I see the color of his money.”
    • Explanation: This example shows how the phrase “color of someone’s money” is used to express doubt about someone’s financial commitment until they actually make a payment.
  • Example 2:

    • Persian: “این شرکت سابقه طولانی در پرداخت به موقع بدهی‌هاش داره، پس می‌تونیم مطمئن باشیم که رنگ پولش خوبه.”
    • English: “This company has a long history of paying its debts on time, so we can be sure that its color of money is good.”
    • Explanation: This example shows how the phrase “color of someone’s money” is used to assess the financial reliability of a company based on its past performance.

Easy Money

تعریف:

Easy Money به پولی اشاره می‌کند که با تلاش و زحمت کمی به دست می‌آید. این اصطلاح می‌تواند به منابع درآمد مختلفی مانند سود سهام، ارث، یا برنده شدن در قرعه‌کشی اشاره داشته باشد.

معادل فارسی:

  • پول مفت
  • پول بادآورده
  • نان در آوردن بی‌دردسر

مثال:

  • “برخی از مردم فکر می‌کنند که بازی در بورس پول مفت است.”
  • “متأسفانه، شغل‌های کمی وجود دارند که واقعاً پول مفت باشند.”

کاربرد:

  • بحث در مورد منابع درآمد
  • انتقاد از افرادی که به دنبال پول آسان هستند
  • توصیف شغل‌هایی که به تلاش و زحمت زیادی نیاز ندارند

نکات:

  • Easy Money همیشه معنای منفی ندارد.
  • ممکن است به پولی اشاره داشته باشد که به طور قانونی و بدون زحمت به دست می‌آید.
  • با این حال، این اصطلاح معمولاً معنای منفی دارد و به پولی اشاره می‌کند که بدون تلاش و زحمت و از طریق روش‌های غیرقانونی یا غیراخلاقی به دست می‌آید.

مثال‌های دیگر:

  • “او با قمار پول آسان به دست می‌آورد.”
  • “این شرکت با فریب مردم پول آسان به دست می‌آورد.”

ترجمه مثال‌ها به انگلیسی:

  • Example 1:

    • Persian: “برخی از مردم فکر می‌کنند که بازی در بورس پول مفت است.”
    • English: “Some people think that playing the stock market is easy money.”
    • Explanation: This example shows how the phrase “easy money” is used to describe a source of income that is perceived as being easy to obtain without much effort.
  • Example 2:

    • Persian: “متأسفانه، شغل‌های کمی وجود دارند که واقعاً پول مفت باشند.”
    • English: “Unfortunately, there are few jobs that are truly easy money.”
    • Explanation: This example shows how the phrase “easy money” is used to emphasize the scarcity of jobs that offer effortless income.

ترجمه مثال های دیگر:

  • Example 1:

    • Persian: “او با قمار پول آسان به دست می‌آورد.”
    • English: “He makes easy money by gambling.”
    • Explanation: This example shows how the phrase “easy money” is used to describe someone who obtains income through activities that require little effort, such as gambling.
  • Example 2:

    • Persian: “این شرکت با فریب مردم پول آسان به دست می‌آورد.”
    • English: “This company makes easy money by scamming people.”
    • Explanation: This example shows how the phrase “easy money” is used to describe a business that obtains profits through unethical or illegal means, such as scamming.

 

Front Money

تعریف:

Front Money به مبلغی از پول اشاره می‌کند که قبل از دریافت کالا یا خدمات به عنوان پیش‌پرداخت یا وثیقه پرداخت می‌شود.

معادل فارسی:

  • پیش‌پرداخت
  • پول پیش
  • وثیقه

مثال:

  • من باید ۱۰۰۰۰۰ دلار پول در مقابل این معامله قرار دهم.”
  • “همیشه نسبت به شرکت‌هایی که پول خود را از قبل می‌گیرند مشکوک شوید.

کاربرد:

  • معاملات ملکی
  • خرید و فروش خودرو
  • انجام پروژه‌های ساختمانی

نکات:

  • Front Money همیشه معنای منفی ندارد.
  • ممکن است برای تضمین تعهد خریدار یا مشتری به معامله استفاده شود.
  • با این حال، کلاهبرداران گاهی از مردم می‌خواهند که قبل از ارائه هرگونه کالا یا خدمات پول پیش پرداخت کنند.

ترجمه مثال‌ها به انگلیسی:

  • Example 1:

    • Persian: “من باید ۱۰۰۰۰۰ دلار پول در مقابل این معامله قرار دهم.”
    • English: “I’ll need to put up $100,000 front money to get in on the deal.”
    • Explanation: This example shows how the phrase “front money” is used to describe a payment made in advance to secure a place in a transaction.
  • Example 2:

    • Persian: “همیشه نسبت به شرکت‌هایی که پول خود را از قبل می‌گیرند مشکوک شوید.”
    • English: “Always be suspicious of companies that ask for front money.”
    • Explanation: This example shows how the phrase “front money” can be used to warn people about the potential risk of scams involving upfront payments.

Heavy Money

تعریف:

Heavy Money به مبلغ زیادی پول اشاره می‌کند.

معادل فارسی:

  • پول هنگفت
  • پول کلان
  • سرمایه هنگفت

مثال:

  • “اگر تام با سرمایه‌گذاری موافقت کند، پول هنگفتی به شرکت خواهد آورد.”
  • “آن‌ها پول زیادی دارند. مطمئنم که خانه را خواهند خرید.”

کاربرد:

  • بحث در مورد سرمایه‌گذاری
  • ارائه پیشنهادات شغلی
  • خرید و فروش املاک و مستغلات

نکات:

  • Heavy Money معمولاً معنای مثبتی دارد و به پول زیادی اشاره می‌کند که می‌تواند منفعت زیادی به ارمغان بیاورد.
  • با این حال، این اصطلاح می‌تواند معنای منفی نیز داشته باشد و به پول غیرقانونی یا پول کثیف اشاره کند.

مثال‌های به زبان انگلیسی:

  • Example 1:

    • Persian: “اگر تام با سرمایه‌گذاری موافقت کند، پول هنگفتی به شرکت خواهد آورد.”
    • English: “If Tom agrees to invest, he will bring heavy money into the company.”
    • Explanation: This example shows how the phrase “heavy money” is used to describe a large sum of money that can be beneficial to a company.
  • Example 2:

    • Persian: “آن‌ها پول زیادی دارند. مطمئنم که خانه را خواهند خرید.”
    • English: “They have heavy money. I’m sure they’ll buy the house.”
    • Explanation: This example shows how the phrase “heavy money” can be used to describe someone’s financial resources and their ability to make a large purchase.

در صورتی که تمایل به مشاوره با کارشناسان زبان نگار برای آموزش اصطلاح انگلیس با پول را دارید، با ما تماس بگیرید: ۰۲۱۴۳۹۴۲ به گرمی پاسخگوی شما خواهیم بود.

آواتار کاربر

زبان نگار

یک دیدگاه ارسال کنید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 69 views بار دسته بندی : بلاگ زبان انگلیسی تاريخ : 8 آوریل 2024 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.